چهل و دو سال حاکمیت جمهوری اسلامی بر ایران توأم با خفقان، اعدام، سانسور و فساد مالی بوده است؛ حاکمیتی که مشروعیت مردمی و کارآمدی حقوقی را از دست داده و به نماد عینی فاشیسم مذهبی تبدیل شده است. حکومتی که عملکرد خارجی و بینالمللی آن در ترویج، حمایت و انجام اعمال تروریستی، قاچاق مواد مخدر، پولشویی و کنترل برخی از مسیرهای تجارت سکس به همراه انعقاد قراردادهای ضدملی و انتقال ثروت ایران به خارج بوده و هست.
جمهوری اسلامی با این عملکرد و کارنامه ننگین، با تمامیت خود در برابر هویت، فرهنگ، حرمت و حقوق ایرانیان ایستاده است.
روزی نیست که از شهروندان ایرانی به پای چوبه دار و میدانهای اعدام جمهوری اسلامی برده نشود.
روزی نیست که با فرماندهان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ثروت ایرانیان به یغما نرفته باشد.
روزی نیست که حقوق و مطالبات صنفی، اجتماعی و سیاسی و زندانیان در حاکمیت قضایی جمهوری اسلامی زیر پا گذاشته نشود.
در اقدامات جمهوری اسلامی فرقی میان سپاه پاسداران انقلاب اسلامی با قوه قضائیه، قوه مقننه و قوه مجریه و نهادهای امنیتی وجود ندارد؛ قوای جمهوری اسلامی همهجانبه و با هماهنگی و همراهی تمام ارکان سرکوب و ماشین خشونت و فساد رژیم، در تمامی عرصههای زندگی اعم از فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، زندگی بر ایرانیان را تحملناپذیر و مرگبار ساخته است.
با تجربه چهل ساله اپوزیسیون ایرانی و کوشندگان عرصههای فرهنگی و سیاسی در داخل و خارج وطن، مدتهاست که ضرورت مقابله و گذار از جمهوری اسلامی حول محور هویت ملی و فرهنگی شکل گرفته است:
– تمامیت ارضی
– یگانگی ملی
– دمکراسی
– سکولاریسم
این چهار اصل هستند که محورهای اصلی و پایهای به شمار میروند و در مبارزه با رژیم جمهوری اسلامی و استقرار نظام دمکراتیک در ایران آینده در میان بخش عمدهای از اپوزیسیون مورد توجه قرار گرفته است؛ از جمعبندی این اهداف و آرمانها، پیوند ملی برای نجات ایران مبتنی بر اراده ملی و حقوق شهروندی به وجود آمده است؛ پیوندی که با متانت مدنی و اراده ملی برای دوران نوین گذار از جمهوری اسلامی و بنیان دولتی دمکراتیک در ایرانی آزاد، به سرفصل فعالیتهای مخالفان رژیم جمهوری اسلامی تبدیل شده است.
در این راستا و در همراهی مدبرانه و خردمندانه شاهزاده رضا پهلوی با مبارزات ملی و مدنی ایرانیان داخل و خارج کشور، «پیمان نوین» چونان چراغ راهی برای به فرجام رساندن آزادی وطن از اقتدار ضدمردمی جمهوری اسلامی، تأکیدی واقعبینانه بر اصول، اهداف و آرمانهای ایرانیان به شمار میرود؛ ایدههای مطرح شده در این پیمان که دعوت به وحدت و همراهی در میان برخی از اپوزیسیون را به همراه دارد، همانطور که اشاره کردم مبتنی بر پایبندی به مواد اعلامیه جهانی حقوق بشر و دستیابی به حقوق ملی و شهروندی ایرانیان است. طرفه آنکه وامداری و باور به حقوق شهروندی در منشهای مدنی و رفتارهای ملی در مبارزان مسالمتآمیز و مقابله با تمامیت جمهوری اسلامی را در خود جای داده است؛ چنانکه باور به تمامیت ارضی، یگانگی ملی، دمکراسی و سکولاریسم، اهداف تکمیل کننده هرگونه از پیوند ملی برای نجات ایران است.
در شرایط دشوار و تعیینکننده فعلی که با بیتدبیری، خشونت، راهاندازی نمایشهای انتخاباتی، اقدامات تروریستی و ضدملی جمهوری اسلامی، میهن ایرانیان در گردابهای سرنوشتسازی قرار گرفته است، بایسته است که با تأملی خردمندانه در اصول «پیمان نوین» و تشکیل پیوندهای مبارزاتی برای مطالبات ملی و مدنی، فرصتهای جدید را شناخته و از آنها برای گذار از جمهوری اسلامی و رسیدن به رهایی از فاشیسم مذهبی و برقراری دمکراسی و برابری حقوقی در ایران، بهره مند شویم. باشد که در آغاز سال نو میلادی و در نزدیکی به جشنهای حقوقی و مدنی، آزادی پوشش بانوان، سالگردهای حفظ استقلال ملی ایران و بنیاد هویت مدرن ایرانیان، دستاوردی ملی و حقوقی برای ایران و ایرانیان داشته باشیم.
برگرفته از کیهان لندن