وقوع قتلهای پی در پی در هفتههای اخیر، نمونهای از حاکمیت ضدحقوقی و زنستیزانهای است که ریشه در سنتگرایی دینی و حاکمیت خشن مردگرایانه جمهوری اسلامی دارند؛ بیحقوقی زنان ایرانی در زندگی شخصی- امور اجتماعی و مسائل فرهنگی و سیاسی، با فاجعه ملی سال ۱۳۵۷ و استقرار جمهوری اسلامی در ایران به وجود آمده است. در دوران پادشاهی پهلوی زنان از حقوق اجتماعی- مدنی و قضایی برخوردار بودند. آنان با تلاشهای فعالین حقوقی و پشتیبانی و حمایت شاهان پهلوی، به حقوق انسانی خود دست یافته بودند.
برابری حقوقی زنان و مردان از مطالبات مشروطیت بود که در زیر فشار سنتگرایان و بحرانهایی که در دوره اول استقرار مشروطیت در ایران به وجود آمد، در دوره رضاشاه پهلوی با اعطای آزادی اجتماعی و فرهنگی به زنان انجام شد؛ برابری سیاسی زنان را در دهه چهل خورشیدی محمدرضاشاه پهلوی تحقق بخشید.
سابقه اقدامیکه رضاشاه در آزادی پوشش زنان ایرانی انجام داد، ریشه در تلاشهای زنان و همچنین مردان مدرنی داشت که در نشریه «زبان زنان» و برخی از نوشتههای مشروطهخواهان بیان میشده است؛ صدیقه دولتآبادی از نخستین زنانی بود که دههای پیش از پادشاهی پهلوی، از آزادی زنان و حقوق آنان مینوشت و در این راه از فعالین اجتماعی و فرهنگی بود. زنان آن دوران توانستند تحت توجهات پادشاهی پهلوی، کانونهای حقوقی و انجمنهای سیاسی و مراکز فرهنگی را برای احقاق حقوق زنان ایرانی به وجود آورند.
همانطور که اشاره شد، با حاکمیت فاشیسم مذهبی در ایران، حقوق زنان و شخصیت انسانی آنان گرفتار قوانین ضدانسانی شرعی شده و راه را برای اعمال خشونتهای خانگی- اجتماعی هموار کرد. از کارکردهای ضدانسانی که رژیم جمهوری اسلامی بر زنان ایران روا داشته، لغو حقوق آنان در امور خانواده نظیر حق طلاق، حق سرپرستی کودکان و… است. حقوق خانواده که در دوران پهلوی به تصویب رسید به گواهی حقوقدانان، یکی از بهترین و عالیترین قوانین خانواده در دنیا به شمار میرفت. همچنین حضور زنان در عرصههای سیاسی- اقتصادی و فرهنگی، آنان را در تعیین سرنوشت ملی و میهنی همدوش با مردان ایرانی قرار داده بود. جمهوری اسلامی با جایگزینی احکام شرعی مردگرایانه در حقوق خانواده و کشاندن نمایشی زنان به عرصههای اجرایی و سیاسی، یکی از دستاوردهای محوری و نتایج اساسی مشروطیت را به تعطیلی کشانده و خشونت جنسی و اخلاقی را در جامعه و خانواده ایرانی هموار ساخته است. رژیم جمهوری اسلامی از سوی دیگر با اعمال محدودیتهای اجتماعی و فرهنگی بر زنان، یکی دیگر از دستاوردهای حقوقی زنان در حق انتخاب پوشش و حضور در جامعه را از بین برده است.
بدون هیچ تحلیل و توضیحی، نگاهی به این اسامی و قتلهای فجیع هفتههای گذشته در ایران جمهوری اسلامی، نشانگر عمق فاجعه انسانی در کشور ایران بوده و حکایت بی حقوقی زنان ایرانی است:
- سارا رخشانی پانزده ساله باردار، با ضربات چاقو توسط همسرش در زاهدان به قتل رسید.
- رومینا اشرفی سیزده ساله در تالش، پدرش سر او را با داس برید.
- پروین پالانی پانزده ساله در سرپل ذهاب، با روسری توسط برادرش خفه شد.
- فاطمه محمدی در سرپل ذهاب، با شلیک گلوله به دست همسرش به قتل رسید.
- فاطمه بریحی نوزده ساله در آبادان، به دست همسرش سر بریده شد.
- ریحانه عامری بیست و دو ساله در کرمان، پدرش با تبر سر او را از بدن جدا کرد.
برگرفته از کیهان لندن