در هر مبارزهای روشهای مبارزاتی در همراهی و همسویی با اهداف مبارزاتی است؛ اقدام مسلحانه برای دستیابی به قدرت معمولا به کار گرفتن خشونت را در جابجایی قدرت در پی دارد و مبارزه مدنی و بدون خشونت، عمدتا به شکل گرفتن نظامهای دمکراتیک و روادار میانجامد. مبارزات مدنی خشونتپرهیز که با به کار گرفتن روشهای مسالمتآمیز و غیرخشن از انواع دیگر مبارزات متمایز میشود، اگرچه ریشههای تاریخی طولانی دارد، اما گسترش عمومی و همگانی آن سابقهای نزدیک در جهان معاصر دارد.
مبارزات مدنی و بدون خشونت، ریشه در اندیشههای آزادیخواهانه، حقوقی و ملی دارد؛ افکار و آرایی که حقوق ملی، تأمین امنیت اجتماعی، احترام به حریم شخصی و تحقق منافع ملی را در دستور کار خود قرار میدهد و برای خوشبختی بیشترین افراد ملت و کرامت ملی میکوشد. اصول فکری اینگونه از مبارزات مدنی، در اصول چهارگانه آزادیخواهانهی زیر قرار دارد:
• حق جان
• حق مال
• حق آزادی
• حق اعتراض
حق اعتراض و شورش بر حکومت زمانی موضوعیت مییابد که جامعه گرفتار سد سیاسی و فرهنگی بوده و حاکمیت هرگونه فرصتی برای آزادی شهروندان و امنیت همگانی و منافع ملی را از بین برده است. در چنین شرایطی، آزادیخواهان و مخالفان (نیروهای مستقل و تشکیلاتی اپوزیسیون)، با توسل به مبارزات مدنی، برای دفاع مشروع از حقوق طبیعی و انسانی، از حق اعتراض و شورش بر حاکمیت استفاده میکنند.
برای نخستین بار موضوع مبارزات مدنی و جنبش عدم خشونت را شاهزاده رضا پهلوی وارد گفتمان مدرن سیاسی ایران گردانید؛ وی چه در بیانیه ۱۴ مادهای معروف خویش و چه در مصاحبهها، مقالات و کتابهای منتشرشده، از لزوم مبارزه مدنی و تطبیق آن با اهداف دمکراتیک سخن گفته و به تفسیر و تشریح اصول، پایهها و مسائل این نوع از مبارزات مردمی پرداخته است؛ در «پیمان نوین» هم مبارزه مدنی و ملی و رهایی کشور از فاشیسم دینی و رسیدن به دولتی دمکراتیک و جامعهای آزاد، از اصول محوری به شمار میرود که وی با درایت و واقعبینی از آن سخن گفته است.
در تشریح ایدههای ملی و مدنی شاهزاده و برای توضیح واقعیت مبارزه مدنی و رفتارهای دمکراتیک در شرایط فعلی کشورمان، بایسته است که موضوع حق شورش، اعتراض مدنی و مفهوم دفاع مشروع مورد توجه قرار گیرد؛ طرفه آنکه حق دفاع مشروع و حق شورش غیر از برخوردهای مسلحانه و اعمال قهرآمیز سنتی بوده و ریشه در دفاع از آرمانهای دمکراتیک دارد؛ آرمانهایی که در تظاهرات مسالمتآمیز مردمی بر آنها تأکید شده و در راستای برطرف کردن موانع غیرحقوقی و نامشروع حاکمیت قرار دارند. درواقع، حق دفاع مشروع و حق شورش به مثابه عنصری بازدارنده و عامل پیشبرندهی مبارزات ملی و مدنی و بدون خشونت بوده و نمادی از قدرت مبارزاتی مخالفان حاکمیت است.
در شرایط فعلی که کشورمان گرفتار قهر فزاینده و همهجانبهی رژیم جمهوری اسلامی است و تمامیت آن با اعمال خشونت بر حاکمیت نامشروع و ناحق خود اصرار دارد، مخالفت و مقابله با آن محدود به روشهای همگانی اعتراضات صنفی و مردمی نبوده و حق دفاع مشروع و حق شورش در کنار روشهای مسالمتآمیز و مدنی، در غلبه بر فاشیسم دینی و رساندن شهروندان به ایرانی دمکراتیک و آزاد، قابل تأمل و دقت است. اگرچه گفتمان مدنی و ملی ایرانیان که بر اساس مبارزات مسالمتآمیز و بدون خشونت در جریان است، اما دفاع از دستاوردهای آن و رسیدن به اهداف مبارزاتی، حق اعتراض و شورش را- متفاوت از مبارزات مسلحانه و خشن پیشین- تکمیلکنندهی این مبارزات و رفتارهای مسالمتآمیز و حقوقی قرار میدهد. واقعیتهای سیاسی و اجتماعی نشانگر حد و حدود استفاده از حق شورش علیه فاشیسم دینی و حق دفاع مشروع از مبارزات مدنی و دستاوردهای دمکراتیک و ملی است.
برگرفته از کیهان لندن