در تظاهرات و تجمعات اعتراضی سالهای گذشته و اعتراضات روزهای اخیر اصفهان و شهرکرد، شاهد شعارهایی بودیم که بیانگر خواستهها و مطالبات معترضان بودند؛ خواست برگشت سلطنت، اظهار پشیمانی از همراهی با انقلاب اسلامی، فریاد پهلوی خواهی و ابراز پهلوی دوستی، از مضامین شعارهایی هستند که معترضان خیابانی در ایران، آنها را سر داده و به این وسیله، خواستهها و اهداف اعتراضی خود را بیان میکنند.
بیان مطالبات سیاسی و درخواست نوع سیستم اجرایی و ماهیت آن که در شعارهای معترضان شاهدش هستیم، از واقعیت تاریخی ناشی میشود که ریشه در حقایق و مسایل دوره پادشاهی پهلوی دارد؛ شکی نیست که دوره پهلوی، یکی از غرورآفرین ترین دورههای تاریخی ایران است؛ دوره ای در آن جغرافیایی سیاسی ایران در تمام سالهای پنجاه و هفت ساله پادشاهی رضاشاه کبیر و محمدرضا شاه پهلوی فقید، حفاظت شد و وجبی از خاک ایران از دست نرفت؛ دوره از تاریخ ایران که در مسایل داخلی هم شاهد مدرن سازی کشور، تأمین بخش عمده ای از مطالبات مشروطه خواهان، تحقق آزادی و برابری حقوقی- اجتماعی و سیاسی زنان با مردان بودیم و اقدام به اصلاحات ارضی و صنعتی سازی جامعه و اقتصاد ایران، بخش راهبردی ایران سازی را در خود جای داده اند؛ طرفه آن که با مدیریت و رهبری خاندان ایران ساز پهلوی، ایرانیان کرامت انسانی خود را در عرصههای جهانی به دست آورده و رضایت بخشیدند؛ ایران در آن دوران، در مراکز دیپلماتیک و حقوقی، از اعتبار قابل قبولی برخوردار شد. هم چنین در طرحهای ساماندهی اجتماعی و جمعیتی، بیش از حداقلی از تأمین اجتماعی، بهداشت فردی و جمعی، امنیت جمعی و ملی و… از واقعیات جامعه ایران در دوران پادشاهی پهلوی هستند که با هیچ واقع بینی و صداقتی نمیتوان آنها را انکار و طرد کرد.
ایران دوران پهلوی در زمینههای فرهنگی هم تنها دوره ای است که شاهد مدرنیسم و پیدایش و گسترش ادبیات- هنر و… هستیم؛ ایجاد و سازماندهی مراکز فرهنگی و ادبی- هنری از دوران رضاشاه کبیر شروع میشود؛ بنیان دانشگاه، ایجاد فرهنگستان ایران، تحول در نظام آموزشی و پرورش شخصیتهای مدرن و ادیب و هنرمند، از ثمرات آن دوران است؛ در استمرار و ارتقای اقدامات فرهنگی دوره پهلوی اول، تا فاجعه انقلاب اسلامی، پادشاه فقید هم اهتمام ویژه ای به مدرنیسم در ایران داشتند؛ زمینه سازی برای ایجاد و رشد هنر و ادبیات جدید در ایران چون سینما- ادبیات نوشتاری و… را میتوان از این موارد برشمرد.
در همین راستا در کنار اقداماتی که با توجهات و حمایت همه جانبه و قانونی پادشاه فقید محمدرضا شاه پهلوی برای ایجاد مراکز فرهنگی و پزشکی انجام گرفت، اقدامات انسان دوستانه و وطن پرستانه شهبانو فرح پهلوی در تأسیس و راه اندازی مراکز فرهنگی و سلامت هم از فعالیتهای افتخارآمیز عصر پهلوی بشمار میروند.
شرایط اقتصادی هم در دوران خاندان پهلوی، از مواردی است که با تدبیر و حساسیت پادشاهی و وطن دوستان متفکر، متخصص و تکنوکرات ایرانی، رونق تجاری- صنعتی و امنیت شغلی و معیشتی را برای ایرانیان به ارمغان آورد؛ آن شرایط که با غرور و آگاهی ملی حافظ سرمایه مالی- تجاری و انسانی ایرانیان بود، در فاجعه بهمن ۱۳۵۷ به یغما رفت. سردمداران حکومت اسلامی با دست اندازی بر ثروت و سرمایه ملی و خصوصی ایران، فقرزایی و بیکاری و ناامنی معیشتی را در میان تمامیآحاد ملت ایران باعث شدند و تجارت و کشاورزی و… ایران را با سوء مدیریت و عامدا، با برنامههای غیرتخصصی و ضدایرانی از کارآیی بازداشتند.
با مروری بر این مسایل که در ذهن و هویت ایرانیان زنده و جاری هستند و برتری و غرورآفرینی دوران پهلوی را یادآورند، روشن میشود که چرا واقع بینانه، ملت ایران در اعتراضات خیابانی- صنفی و مردمیمخالف رژیم جمهوری اسلامی، محترمانه و نوستالوژیک از دوران خاندان ایران ساز پهلوی یاد میکنند و درخواست از شاهزاده رضاپهلوی برای در دست گرفتن دولت و ایجاد دولت دمکراتیک و ادای احترام به پادشاهان پهلوی را سرلوحه شعارها و فریادهای خود قرار میدهند.
بی تردید کارنامه ایرانگرا و وطن خواهانه خاندان پهلوی در رشد و توسعه ایران و کشاندن آن به دوران صنعتی و معاصر در جهان، از بارزترین دلایل و علل رویکرد ملت ایران اعم از معترض و در سکوت مانده است؛ رویکردی که از آن دوران، مهر و نشان آرامش شخصی، امنیت اجتماعی و کرامت ملی و مدنی را بر تاریخ کهن سال ایران زمین زده است.
برگرفته از کیهان لندن