مجاهدین خلق، سازمانی است که بر اساس ایدئولوژی اسلامی و مبارزه علیه منافع ملی ایران در پنج دهه پیش به وجود آمد؛ سازمان مجاهدین خلق، بعد از مبارزه مسلحانه و تروریستی با پادشاهی پهلوی و همدستی با بنیادگرایان حوزوی و چپ ضدایرانی، اکنون هم بر همان سرشت واقعی خود باقی مانده و ماندگاری رژیم خشن و ضدمردمی علی خامنهای را بر پیروزی شاهزاده رضا پهلوی و نیروهای مدنی و ملی ایرانیان مشروطهخواه و گردآمده پیرامون ایشان ترجیح میدهد.
بنیانهای اعتقادی و روشهای مبارزاتی که مجاهدین بر اساس آنها شکل گرفته و ادامه حیات داده است، مبتنی بر اسلام سیاسی- ایدئولوژیک است؛ یک ایدئولوژی که ایجاد حکومت دینی و برقراری ارزشهای مذهبی را در دستور کار خود قرار داده است. حاکمیتی که به تعبیر خودشان از اراده خدایی نشأت گرفته، ضدامپریالیستی بوده و مانع انباشت سرمایه شخصی و مجری مصادره اموال است و الهام گرفته از تمامی منابع توسط دولت ایدئولوژیک- سیاسی اسلامی است. تمامی جزوههای آموزشی و دستورات تشکیلاتی سازمان مجاهدین خلق در راستای تربیت پیروان، اعضا و فعالینی است که با آموزش دینی و سیاسی، کادر اجرایی، قضایی و امنیتی سازمانی حکومت مورد نظر خود را تشکیل دهند.
دشمنی مجاهدین خلق با خاندان ایرانساز پهلوی، ریشه در ایدههای ضدملی و اسلامگرایی امت گوسپندواره دارد؛ ایدهای که با روشها و ابزارهای مختلف در طول چهار دهه از سوی رژیم جمهوری اسلامی علیه تمامی ایرانیان و منافع ملی ایران اعمال شده است. درواقع هرگونه ایدئولوژی اسلامی که سودای حاکمیت اسلامی دارد، اعم از سازمان مجاهدین خلق، ملی- مذهبیها، اصلاحطلبان و اصولگرایان حکومت، از آنجا که مبتنی بر امتگرایی دینی هستند، علیه منافع ملی بوده و سرشتی غیردمکراتیک دارند؛ رفتارهای سیاسی و کنشهای اجتماعی و فردی باورمندان به ایدئولوژی سیاسی اسلام، چیزی جز تبلیغ و تحمیل ارتجاع سیاه نیست. سرشت غیردمکراتیک و رفتارهای ضد ملی رهروان ایدئولوژی اسلام سیاسی در عملکرد چند دهه گذشته سازمان مجاهدین خلق، بارزتر از مدعیات آن است.
تاریخ به یاد دارد زمانی که مجاهدین خلق همراه با دشمن عراقی، که رفتاری برآمده از ایدئولوژی و اهداف سازمانی بود، علیه شهرهای کشورمان گلولههای خمپاره و آتش سلاحهای سنگین و نیمهسنگین میریختند؛ شاهزاده رضا پهلوی اما با تمامی خطرات درخواست میکرد که حاضر است معلومات و تخصص خلبانی خود را در خدمت دفاع از وطن بگذارد.
با گذشت چندین سال از استقرار نیروها و رهبری مجاهدین خلق در خارج از ایران هنوز مواضع این سازمان نسبت به ماهیت سکولار و شکل دمکراتیک دولت آینده شفاف نیست. هنوز با توجه به بنیانهای اعتقادی و فکری و عملکرد سازمان مجاهدین خلق، مسئله برابری حقوقی زنان و حق انتخاب آزاد پوشش در ایدهها و رفتارهای این سازمان در هالهای از باورهای سیاسی اسلامگرایی مانده است. همانطور که در بخشی از خاطرههای بازماندگان از دوران تأسیس سازمان مجاهدین آمده است، محمد حنیف نژاد فعالیت سیاسی و تشکیلاتی را برای زنان قدغن کرده بود، امروزه هم زنان حاضر در فعالیتهای سازمانی مجاهدین خلق، از آزادی انتخاب پوشش، ابراز عقیده و… محروم هستند. چنانکه رفتارهای غیرمدنی و برخوردهای مسلحانه، از دیروز تشکیل سازمان تا جایگاه با سبک رفتار پرخاشگر و غیردمکراتیک آن دیده میشود، ماندگاری در ایدههای سنتی و اسلامگرایی سیاسی- ایدئولوژیک آنهم در رفتارها و بافتار تشکیلاتی سازمان تا کنون برجای مانده است.
سازمان مجاهدین خلق هنوز رأی و نظر روشن و عملکردی واضح نسبت به مسئله حقوق بشر و حق شهروندی ایرانیان از خود نشان نداده است. از نظر سازمان مجاهدین خلق، احکام و آموزههای اسلامی تأمین کننده حقوق بشر اسلامی است. با موضعگیری اخیر سازمان مجاهدین خلق نسبت به اولویت خامنهای بر شاهزاده رضا پهلوی و مسائلی که فشرده اشاره کردم، جایگاه این سازمان در مبارزه برای رهایی وطن از فاشیسم مذهبی و برقراری دولت دمکراتیک، سکولار و حقوقی ایران آینده مشخص میشود. چرا که سازمان مجاهدین خلق همچنان بر طینت خویش میتند!
برگرفته از کیهان لندن